سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدا

سلام رفقا

مدت زیادی هست که مسئله ای من رو خیلی آزار میده

و اون هم شنیدن جوک های ناسالمه

از جمله جوک هایی که در دسته جوک های ناسالمه جوک های قومیتی هست...

جوک های قومیتی خیلی وقته بین اقشار مختلف،چه مجازی و چه واقعی رواج پیدا کرده! که البته خندیدن به اونها کار درستی نیست
تو قرآن داریم: لا یسخر قوم من قوم : یعنی اقوام همدیگرو مسخره نکنن...
خب این از قرآن که این کار رو درست ندونسته...
اما بعد...

تمسخر اقوام مختلف یه سری معضلات #فرهنگی #اجتماعی داره و کاملا هم از ادب به دوره
حتما تا حالا جوکای زیادی رو درباره قومیت های مختلف کشورمون شنیدید که معمولا اولشون اینطوری شروع میشه:یه روز یه (نام قومیت) ... و بعد در ادامه جوک چیزایی گفته میشه که اکثرش هم حقیقت نداره..
این جوکا حاوی مفاهیم سرشار از #دروغ و #توهین و #تهمت هستن

جوکای قومیتی یکی از عوامل تفرقه بین قومیت های مختلفه:
وقتی جوکی درباره یک قومیت ساخته میشه، خب سایرین میخندند!
و این کم کم باعث تفرقه میشه

پوزخندیه مطلب که گاهی میشنویم:
آقا فلان قومیت خودشونم ناراحت نمیشن وقتی توی جوک دربارشون صحبت کرده باشه ! اصلا خودشونم میخندن!! بععععله..  یه همچین آدمای با جنبه ای هستن..
ببین دوست من؛ اینکه ایرانیها آدمای با جنبه ای هستن، درستتبسم
ولی این دلیل نمیشه هر صفت زشتی رو بهشون نسبت بدن و ... دعوا
چطور میشه شما به یکی بگید دزد و اون ناراحت نشه؟!؟یعنی چی؟ یا بگید مثلا زشت و ناراحت نشهگیج شدم
کسایی هم که این جوکارو درباره خودشون میشنون و میخندن:
1- خاصیت جوک اینه که #میتونه اوصاف بد رو با خنده آمیخته کنه و قاطعیت رو از خواننده بگیره.
2- اینکه ده ، بیست یا حتی 100 نفر از این قومیت ناراحت نشن دلیل نمیشه همه افراد این قومیت ناراحت نشنعصبانی شدم! چون اخلاق افراد با هم متفاوته...

اصلا!دوستان من؛ لطفا لطفا لطفا این جوکارو #نشر ندید چون فقط باعث آسیب رسوندن به خودمون میشه...
نشر این جوک ها و خندیدن بهشون فقط و فقط و فقط باعث شادی دشمن میشه...

بیاید بلندگوی دشمن نشیمتبسم

 

اللهم عجل لولیک الفرج...

لبتون خندون

 

یاحق




تاریخ : چهارشنبه 96/6/15 | 4:12 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

به نام خدا

سلام دوستان

میخوام کتابی که خودم از خوندنش لذت میبرم رو بهتون معرفی کنم؛ البته احتمال میدم خیلی هاتون خونده باشید.

کتاب پرواپیشگان در کلام امیرالمومنین

تالیف: آیت الله نورالله طبرسی

تحقیق و تدوین: حسین غفاری ساروی

این کتاب شامل شرح و تفسیر خطبه 193 نهح البلاغه و مشهور به خطبه همام است که امام علی در آن صفات و ویژگی های متقیان را برای یکی از یارانش به اسم همام میگوید.

 

کتاب پرواپیشگان

 

توی این کتاب درباره هرکدوم از صفاتی که حضرت درباره متقین گفتن نوضیح داده شده که البته خیلی قابل تامل هست.

امیدوارم فرهنگ کتابخوانی رایج بشه توی کشورمون

لبتون خندون

 

یاحق

 





تاریخ : سه شنبه 96/6/14 | 4:54 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

به نام خدا

سلام دوستان

 مسئله مهمی که خیلی وقت ها باعث عقب افتادن ما از زندگی میشه مقایسه کردن خودمون با بقیه هست.

من خودم خیلی از این قضیه صدمه دیدم

شاید فکر کنید مقایسه باعث میشه آدم به خودش بیاد! و پیشرفت کنه!

منم قبلا همین فکرو میکردم ولی متوجه شدم اشتباه میکردم...

مقایسه کردن هم وقت آدم رو میگیره و هم فکر رو مشغول میکنه و تمرکز رو از بین میبره..

مهم تر از همه گاهی اعتماد به نفس آدم رو نابود میکنه..

پس لطفا این کارو با خودتون نکنید..

 

باید خودمون رو با خودمون مقایسه کنیم و این طور میشه پیشرفت کرد..

 

مقایسه نکنیم

لبتون خندونتبسم




تاریخ : دوشنبه 96/6/13 | 2:48 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

به نام خدا

 

میتوانی روسری نصفه نیمه ات را سر کنی

میتوانی مانتوی سفید کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود

میتوانی جوراب هم نپوشی

لاک هم لابد خنک کننده است

بوی ادکلنت هم میتواند تا 10 متر پشت سرت تعقیبت کند

فرض کن اینها بلد نیستند مثل تو باشند

فرض کن اینها عادت کرده اند به این پارچه ی سیاه در این گرما

فرض کن تو روشنفکری و اینها امل

آخر تو چه میدانی چادر ترنم عطر یاس در فضای غبار آلود دنیاست

آخر تو چه میدانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود هر دختر مینشاند

تو میتوانی خوش باشی به عرق نکردن در دنیا

 

لبتون خندونتبسم




تاریخ : یکشنبه 96/6/12 | 3:34 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

به نام خدا

سلام دوستان

این مطلب رو توی وب یکی از بزرگواران دیدم و وظیفه دونستم نشر بدم, برای رفتن به وبشون اینجا کلیک کنید

برای خودم جالب بود

 

 النظافةُ مِن الإیمانِ: این جمله منبعِ اصلی اش کتابِ "طب النبی" است، نوشته شخصی بنامِ ابوالعباس مستغفری که مذهبِ وی نزدِ علمایِ رجال، ابهام دارد. این کتاب، جزء منابعِ روائیِ معتبر نیست و احادیثش بدونِ سند ثبت شده.

 النکاحُ سُنتی فَمَن رغِب عَن سُنتی فَلَیسَ مِنّی: شاید برایتان جالب باشد که این جمله ی پر تکرار در مجالسِ عقد، مستند نیست. تعبیرِ فوق را به همین شکل در بحار الانوار و جامع الاخبار مشاهده کردم آن هم بدونِ سند!! البته مشابهِ این مضمون در کتابِ اصولِ کافی با تعبیرِ دیگری بشکلِ مستند موجود است:  "مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ عَلَى فِطْرَتِی فَلْیَسْتَنَّ بِسُنَّتِی وَ إِنَّ مِنْ سُنَّتِیَ النِّکَاحَ"

 ان الحیاه عقیدةٌ و جهاد: شهید مطهری ضمنِ نقدِ محتوائیِ این جمله در کتابِ حماسه حسینی، سند آن را مخدوش می داند.

 حسناتُ الابرارِ سیئاتُ المُقرَّبین: این جمله با وجودِ صحتِ محتوائی، استنادش به معصومین ثابت نیست. استاد ما می فرمودند این جمله، کلامِ یکی از عُرفا است و نه حدیث.

من علَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرنی عَبداً: این جمله که بر رویِ دیوارِ بسیاری از مدارس هم نوشته شده و به امیر المومنین نسبت داده می شود، در هیچیک از کتاب هایِ حدیثی معتبر یافت نشد. 

ای مالک! اگر شب کسی را در حالِ گناه دیدی فردا او را گنهکار ندان شاید توبه کرده باشد: این جمله،نه تنها در کتابِ شریف نهج البلاغه که در هیچ کتابِ حدیثی معتبری دیده نمی شود.

 مراقب افکارت باش که گفتارت میشود... : این جمله نیز در عینِ حکیمانه بودن، به این شکل از امام علی نقل نشده است و حدیث نیست. 

 الطریق الی الله بِعَدَدِ إنفاسِ الخلائق: یعنی "راه های رسیدن به خدا به تعداد انسان هاست". این جمله که در فیلمِ سینمائیِ مارمولک وِردِ زبانِ یکی از شخصیت های فیلم بود، جزء احادیث محسوب نمی شود.

 هل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی: این جمله را امام حسین هرگز به زبان نیاوردند و ساخته و پرداخته روضه خوانان و مداحان است.

 إن کان دینُ محمدٍ لَم یَستقِم إلا بِقَتلی، أیا سیوفُ خُذینی: این جمله نیز به زبانِ مبارکِ امام حسین در کربلا جاری نشده و جعلی است.

اسقونی بِشَربة من الماء: شهید مطهری در مورد این جمله میگوید: "هرچه در مقاتل گشتم تا این جمله معروفی را که می گویند اباعبدالله به مردم گفت «اسقونی شربة من الماء؛ یک جرعه آب به من بدهید» را ندیدم. حسین کسی نبود که از آن مردم چنین چیزی طلب بکند...".

 کلُّ یَومٍ عاشورا وَ کلُّ أرضٍ کربلا: با این که جمله زیبائی است و می شود برای آن محملِ صحیحی هم تصور کرد، اما در منابعِ روائیِ شیعه چنین عبارتی نیامده است. برخی معتقدند این جمله، مخالف باورهای شیعیان است؛ چرا که هیچ سرزمینی ارزش کربلا را ندارد و هیچ روزی قابل مقایسه با روز عاشورا نیست.

 حب الوطن من الایمان: دوست داشتن وطن جزئی از ایمان است نیز که این روزها مستمسک دستِ ملی گراها شده است، محضِ اطلاع، در منابعِ حدیثیِ ما نیامده است!!

الخیر فیما وقع: این تعبیر نیز در منابعِ حدیثی یافت نشد. همچنین تعبیر "خیر المومن فیما وقع" هم با وجودِ محتوایِ درست و سلیم، با این الفاظ و کلمات درمنابعِ معتبرِ شیعی موجود نیست.

کنتُ کَنزاً مَخفیاً فأحببتِ أن اُعرَفَ فَخَلَقتُ الخلقَ لِکَی اُعرَف: یعنی من گنج مخفی ای بودم، دوست داشتم شناخته شوم پس خلق کردم... . گفته میشود این متن از طریقِ صوفیه واردِ فرهنگِ شیعه شده و کلامِ معصومان ما نیست.

الصلاه معراج المومن: این جمله را علامه مجلسی در بحار آورده است اما نه بعنوانِ حدیث! برخی از کتابهای تفسیری و عرفانی نیز به این جمله تمسک کرده اند اما بدونِ سند!! بنابراین نقلِ آن بعنوانِ حدیث، اشتباه است.

مدادُ العلماءِ أفضلُ مِن دِماء الشهداء: اصل این که مدادِ علما از خونِ شهدا بالاتر است موردِ تایید دین می باشد؛ اما الفاظ و کلماتِ فوق، حدیث نیست. جمله جایگزینی که در کتابهای حدیثی موجود است و همین مضمون را می رساند عبارت است از: "فتُوزَن دماءُ الشّهداءِ مع مِدادِ العلماءِ فیُرَجَّحُ مدادُ العلماءِ على دماءِ الشهداء". مداد نیز در این روایت به معنایِ جوهر و مرکب است و نه قلم.

 دعای نادعلی: شعر نادعلی نیز از قول میبدی است که از برادران اهل سنت است. منبعِ معتبری هم که دلالت کند شعرِ فوق از معصومین است، وجود ندارد.

اصلا! استادِ حدیثم می فرمودن: "شما طلبه ها بعضی از احادیث رو بالا منبر میخونید پاکتشم می گیرید، غافل از این که اینا اصلا حدیث نیستن"! سابقا علما به افرادی اجازه نقل حدیث میدادن که تسلط نسبی داشتن به چهار علمِ رجال، درایة، فقه الحدیث و تاریخ الحدیث. ارزیابی سند و دلالتِ حدیث، یک مبحث تخصصی است. پس قبل از اطمینان، حدیثی نقل نکنیم و نشر ندهیم.

 

لبتون خندونتبسم

 

یاحق

 




تاریخ : شنبه 96/6/11 | 3:41 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

به نام خدا

سلام دوستان

امروز میخوام درباره یکی از چیزایی که همیشه آزارم میداده و مطمئنن به خیلی از ما ها توی زندگی آسیب رسونده صحبت کنم!

نظام آموزشی مدارس ما !

آخه واقعا چی یاد میدن؟

این همه آدم 12 سال از عمرشونو میرن مدرسه و آخرشم نه سواد درست و حسابی یاد میگیرن و نه مدرکش به کارشون میادعصبانی شدم!

نظام آموزشی ما طوریه که بعد از 12 سال درس خوندن و نمره 20 گرفتن و شب بیداری کشیدن و استرس امتحانای پشت سر هم به هیچ جا نمیرسیم!

آخه واقعا چرا؟

 

درس خوندن

خیلی وقتا شده از ته دلم حس کردم وقتم داره توی مدرسه به تباهی میره..

ساعت 7 و نیم درس شروع میشه و ساعت 2 تموم!

بیش از نصف روز توی مدرسه ایم و نصف دیگه روز مجبوریم تکالیف مدرسه رو انجام بدیم..

البته من یه دانش آموز زرنگ رو در نظر میگیرم که با این نظام به جایی نمیرسه دیگه چه برسه به بقیه!

تباهی محض...

دیپلمه های ما نه بلدن انگلیسی حرف بزنن و نه بلدن عربی حرف بزنن!

حتی قرآن رو از رو خوب نمیتونن بخونن و اطلاعات دینی خوبیم ندارن!

مگر اینکه کلاس غیر از مدرسه برن...

اصلا الان مگه دیپلمم مدرک حساب میشه؟؟؟

به لیسانس و فوق لیسانسش به زور نگاه میکنن..

البته بذارید از سال آخر چیزی نگم! سال آخر و استرس و...

 

مهم ترین مسئله موجود اینه که بعد از 12 ساال درس خوندن مدرسه هنوز نتونسته بهمون کمک کنه اسنعدادمون رو پیدا کنیم

مدرسه حتی نمیتونه بچه ها رو به درس خوندن مشتاق کنه..

12 سال تباهی عمر

تنها چیزی که تو مدرسه یادمون دادن و به دردمون خورده سواد خوندن و نوشتن و جمع و تفریقه!

اصلا شما بگید واقعا دیگه چی یاد  گرفتید؟

اشکالات این نظام آموزشی خیلی زیاده

از ما که گذشت!

ولی حداقل برای نسل جدید یه کاری کنید

.

.

.

یاحق




تاریخ : جمعه 96/6/10 | 4:36 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

به نام خدا

سلام

یه پیشنهاد دارم براتون

هرچند امکان داره چیز جدیدی براتون نباشه ولی میگم

افرادی هستن به اسم فریلنسر یا آزاد کار

توضیحی درباره این افراد

فریلنسر کسی است که یک حرفه مثل عکاسی ، نویسندگی ، طراحی وب و دیگر خدمات ، گرافیک و .. دارد و به صورت پروژه ای و آزاد با دیگران کار میکند . او طبق قوانین خودش کار میکند و اکثر مواقع کارش را در اتاقی در خانه خودش انجام میدهد. فریلنسر کسی است که هر روز در حرفه خودش پیشرفت میکند ، چون میداند که هرچه بیشتر بداند ، کارهای بیشتری میگیرد و مسلما درآمد بیشتری خواهد داشت . به بیان ساده تر بخواهم بگویم ، فریلنسر خودش آقای خودش است ! یعنی مستقیم با مشتری رابطه دارد ، خودش کار انجام میدهد و هزینه ای که دریافت میکند مستقیم به جیب خودش میرود نه جناب مدیر داخلی ، مدیرعامل و ..


فریلنسر


درآمد یک فریلنسر یا آزادکار ، کاملا به علم و دانش خودش بستگی دارد . البته موضوع کاری و تخصص او هم بسیار تاثیر گذار است . مثلا یک متخصص شبکه فریلنسر خیلی درآمد بالاتری تا یک نویسنده دارد ، البته این باعث نمیشود بگویید که پس من میروم و متخصص شبکه میشوم ، شاید تا زمانی که بخواهید تخصص های شبکه خود را بگیرید میتوانستید بسیار در آن چیزی که یاد دارید پیشرفت کنید و موفق تر شوید. البته اگر بخواهیم درآمد یک طراح وب فریلنسر را بازبینی کنیم (در صورت شهرت متوسط ) میتوان گفت که میتواند چندین برابر درآمدی که یک شخص در یک شرکت شخصی در می آورد را به دست آورد . اما این که درآمد ثابتی ندارد میتواند کمی سخت باشد ، البته میشود با پس انداز و سپرده گذاری جلوی این مشکلات را گرفت.

در واقع هر فرد میتواند یک فریلنسر باشد و هر روز توانایی خود را افزایش دهد تا پیشنهادات دیگری بپذیرد.

البته این قضیه خیلی توی کشور ما رایج نشده ولی در کشور های بزرگ بسیاری از افراد فریلنسر هستند...

شما میتونید با رفتن به سایت های مختلف مهارتتون رو بگید و کسانی که احتیاج دارن ازتون دعوت به کار کنن.

مثلا سایت http://www.karito.ir/


به امید روزی که هیچ کس بیکار نباشد...

 

لبتون خندونتبسم

 

 




تاریخ : پنج شنبه 96/6/9 | 5:28 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

به نام خدا

سلام دوستان مؤدب

 

امروز میخوام براتون از فرصت ها صحبت کنم.

 

خیلی جاها شنیدیم وقت طلاست و یا از طلا هم با ارزش تر هست،خوشم هم نمیاد کسی رو نصیحت کنم چون خودمو در اون حد نمیدونم .

نمیخوامم بهتون بگم قدر ثانیه های عمرتون رو بدونید و الکی هدر ندید؛ چون این حرفا خیلی گفته میشه و شاید شما بیشتر از من شنیده باشید و البته از اون دست حرفاییم هست که ما هرچی هم سرمون به سنگ بخوره بازم بهشون عمل نمیکنیم و خیلی زود یادمون میره.

 

اما فرصت ها که البته همین زمان تشکیلشون میده...

احتمالا برای خیلی هاتون پیش اومده که فرصتی داشتید ؛ اون کاری که باید رو انحام ندادید و از اون فرصت استفاده نکردید و با خودتون گفتید ، قطعا مشابهش بعدا هم پیش میاد !

ولی بعدا میفهمید که اون فرصت فقط همون یه بار بوده و دیگه پیش نمیاد...

آره ، دقیقا اون موقع هست که افسوس میخورید

و شما درحالی افسوس میخورید که یک فرصت دیگه به شکلی دیگه جلوتون هست!

میخوام اینو بهتون بگم که گاهی اوقات از دست دادن بعضی از فرصت ها باعث ناراحتی خیلی ها از شما میشه، آدم هایی که به شما اعتماد داشتن بی اعتماد میشن !

یا خیلی چیزای دیگه...

 

لطفا و خواهشا از فرصت هاتون استفاده کنید و نگید بعدا مثل این فرصت برام پیش میاد.

خیلی چیزا، واقعا خیلی چیزا قابل جبران نیست؛ خیلی چیزا دوباره تکرار نمیشه.

پس لطفا مواظب باشیم چطور در لحظه زندگی کنیم،چطور با بقیه رفتار کنیم.

و آیا مطمئنید اگر این فرصت رو از دست بدید دقیقا مشایه همین رو دوباره پیدا میکنید؟

آیا اصلا به خسارت هاش میرزه؟؟

 

فرصت ها ...

 

خواهشا فرصت ها رو از دست ندیم...

لبتون خندون تبسم




تاریخ : سه شنبه 96/6/7 | 6:5 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

به نام خدا

 

سلام دوستان عزیر...

 

اگه خدا یاری کنه تصمیم دارم از این به بعد وبلاگ رو به روز کنم

 

دغدغه ها و درد و دل هایی که دارم رو بتویسم...

 

ممنونم که همراهی میکنید  :)

 

اللهم عجل لولیک الفرج




تاریخ : دوشنبه 96/6/6 | 5:29 عصر | نویسنده : نابغه | نظر




  • paper | وب از قدیم تا کنون | وب مرکز لینک ایران
  • وب اخبار پاشاکی | وب گالری مقاله های فوتو