سفارش تبلیغ
صبا ویژن

?Who is Imam Hussein


He was not an ordinary human being.
او یک انسان معمولی نبود .
His name was Hussein.

نامش حسین بود .
Hussein was the grandson of Muslims" holy prophet Muhammad.
حسین نوه پیامبر ما مسلمانان محمد ص بود . 
He stood up against oppressors and he is a role model for Muslims in sacrifice, freedom, liberty and resistance
او کسی بود که در برابر ستمگران ایستاد و در بین ما مسلمانان الگو فداکاری ، آزادی ، آزادگی و ایستادگی در برابر ظلم است.
We call him imam, imam means leader and rector.
ما او را امام میخوانیم . امام به معنی راهنما و پیشواست .
In year 61 AH (a way of calculating year based on the position of the moon), Imam Hussein along with his wife, children and siblings went to Iraq from Arabia, in order to respond to Iraqi"s request;
امام حسین در سال 61 قمری به همراه همسر و فرزندان و خواهرانش از کشور عربستان به سمت کشور عراق حرکت کرد تا به درخواست مردم عراق پاسخ دهد.
More than 4000 Iraqi wrote a letter to Imam Hussein and asked him to come to Iraq and rescue them from cruelness and injustice of their king "yazid" and bring justice, goodness and beauty.
4000 نفر از مردم عراق برای امام حسین نامه نوشتند و از او درخواست کردند که به کشور عراق بیاید و آن ها را از ظلم و ستم آن حاکم که یزید نام داشت نجات دهد و عدل و خوبی و زیبایی را در جهان به پا کند.
Yazid was a cruel leader and he took peoples" property by force and represented Islam in an unrealistic and cruel way.
یزید حاکم ستمگری بود که بر مردم ستم میکرد و آموال آنان را به زور میگرفت و چهره ای خشن و غیر واقعی از اسلام نشان میداد. 
Actually he does not know anything of real Islam and do whatever he like to do and whatever benefits him.
در واقع او چیزی از اسلان حقیقی نمی دانست و هرچه دوست داشت و برایش منفعت داشت را انجام می داد.
He had broken a lot of absolute law in Islam himself!! So Iraqis asked for help, and Imam Hussein answered them by coming to Iraq.
او مهمترین قوانین اسلام را خودش زیر پا می گذاشت!! بنابراین مردم عراق تقاضای کمک کردند و امام حسین با آمدن به عراق به درخواست آنها پاسخ داد.
Yazid prevented Iraqis to join Imam Hussein by force and threat.
یزید با استفاده از زور و تهدید و ترس جلو مردم را از پیوستن به امام حسین گرفت.
On the other hand he prevented Imam Hussein to inter in capital city of Iraq so imam had to stay in a midway land called "Karbala".
از طرفی هم به امام حسین اجازه نداد وارد پایتخت عراق شود واو ناچار شد در سرزمینی به نام کربلا بماند .
In Karbala, cruel yazid along with ten thousands soldier and military man stood against him and ordered his army to start a war with Imam Hussein.
در آنجا، یزید ستمگر و زورگو با ده ها هزار سرباز و جنگنده در برابرش ایستاد و دستور به جنگ با امام حسین داد .
Imam and his wife and his children and siblings with his companions were only 72 people!!
ولی امام حسین به همراه همسر، فرزندان، خواهران، برادران و یارانش تنها 72 نفر بودند.

One side an army with 72 soldiers and on the other side thousands of soldiers!!
سپاه حسین 72 نفر و سپاه یزید ده هاهزار نفر.
But cruelness did not stop here; they surrounded the river and did not let Hussein"s companions even the children and women to drink water!!
اما ظلم و بی رحمی در همینجا تمام نمی شود؛ آنها دور تا دور رودخانه رامحاصره کرد و به حسین و یارانش، حتی کودکان و زنان اجازه ندادند که آب بنوشند!!
After a few day of surrounding and not drinking even a drop of water in a hot desert, all Hussein"s companions were desperately thirsty and weak, they cannot do anything but tolerating the situation they"ve trapped in.
بعد از گذشت چند روز از محاصره و ننوشیدن حتی ی قطره آب در آن صحرای داغ، همه یاران حسین بشدت تشنه و ضعیف شدند و هیچ کاری جز تحمل شرایطی را که درآن گیر کرده بودند، نمی توانستند انجام دهند.
That was not a fair war.
این یک جنگ نا عادلانه بود .
Yazid told Imam Hussein, if you want me to stop killing you and not imprisoned your family, you should accept my leadership and accept all my deeds and unite with me!! (Consider this fact that Imam Hussein is the Prophet Muhammad"s grandson and yazid had been violating most of Islamic laws purposely, so there is no way Imam Hussein accept yazid"s conditions!!).
یزید به امام حسین گفت اگر میخواهی من از کشتن شما دست بردارم و خانواده ات را به اسارت نبرم، باید مرا به رسمیت بشناسی و با من متحد شوی (این حقیقت را درنظر بگیرید که امام حسین نوه پیامبر اسلام محمد بود و یزید به عمد بیشتر قوانین اسلام را نقض کرده بود، بنابراین هیچ راهی نبود که امام حسین شرایط یزید را بپذیرد!!).
So Hussein obviously did not accept his offer and told him that "dying with dignity is way better that living with dishonor".
اما امام حسین پیشنهاد او را قبول نکرد و گفت مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است.
After this yazid (god never forgive him) attacked Imam Hussein and his few companions with his huge army.

 




تاریخ : شنبه 94/9/21 | 6:32 صبح | نویسنده : نابغه | نظر

بترسیم.....




تاریخ : چهارشنبه 94/9/11 | 7:21 صبح | نویسنده : نابغه | نظر

دشمن راضی نمی شود تاایمانتان را نگیرد




تاریخ : چهارشنبه 94/9/11 | 7:14 صبح | نویسنده : نابغه | نظر

      تعویض طلایی




تاریخ : سه شنبه 94/9/10 | 3:23 عصر | نویسنده : نابغه | نظر

سخن بگویید تا شناخته شوید...




تاریخ : یکشنبه 94/9/1 | 6:52 عصر | نویسنده : نابغه | نظر




  • paper | وب از قدیم تا کنون | وب مرکز لینک ایران
  • وب اخبار پاشاکی | وب گالری مقاله های فوتو